سرقت گوشی به خاطر هدیه روز مادر
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۵۷۲۱۸
رسیدگی به پرونده پسر جوانی که متهم به سرقت گوشی تلفن همراه است در حالی در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که متهم ادعا کرد این سرقت را به خاطر خرید هدیه روز مادر مرتکب شده است.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت مردی بهنام سهراب آغاز شد. او به مأموران گفت: برای سفر به شمال کشور در جاده فیروزکوه سوار یک خودروی به ظاهر مسافرکش شدم در میانه راه به یکباره راننده چاقویی از جیبش بیرون آورد و با تهدید تلفن همراهم را گرفت و بعد هم من را از خودرواش بیرون انداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با اعلام شکایت از سوی این مرد تحقیقات آغاز شد و پلیس بعد از چند روز موفق شد گوشی تلفن همراه شاکی را که در دست زن 70 سالهای بود ردیابی کند.
در ادامه این زن به اداره پلیس منتقل شد و در مورد گوشی تلفن همراهش گفت: این هدیهای است که پسرم در روز مادر برایم گرفته و از جزئیات آن خبر ندارم. با توجه به گفتههای این زن، پسرش بازداشت شد و در مواجهه با شاکی مشخص شد که او همان سارق زورگیر تلفن همراه بوده است و با افشای این ماجرا متهم بهنام سعید به جرمش اعتراف کرد.
سعید به مأموران گفت: کار و درآمد خوبی ندارم بعد از فوت پدرم به ناچار با مسافرکشی از مادرم نگهداری میکنم. چند روز مانده به روز مادر به خاطر اینکه پولی نداشتم تا هدیهای برای مادرم بگیرم به فکر سرقت افتادم و تلفن همراه شاکی را گرفتم و به مادرم هدیه دادم. من هیچ سابقه کیفری در پروندهام ندارم بههمینخاطر حتی نمیدانستم پلیس براحتی میتواند گوشی سرقتی را ردیابی کند. مادرم از ماجرای سرقتیبودن گوشی موبایل اطلاعی ندارد.
پس از اعتراف متهم، کیفرخواست پرونده به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی، شاکی شکایت خود را مطرح و متهم نیز درخواست بخشش کرد وگفت به خاطر مادرش دست به این کار زده و درخواست بخشش دارد.
وکیل متهم نیز گفت: شاکی درخواست اشد مجازات کرده اما من از شاکی درخواست دارم با توجه به اینکه متهم بهدلیل فقر و برای خوشحالکردن مادرش دست به این کار زده، گذشت کند. ضمن اینکه مادر متهم نیز گوشی را سالم و بدون آسیب پس داده است. یکی از قضات نیز خطاب به شاکی گفت: صحبتهای پسر جوان و تحقیقات نشان میدهد بهخاطر مادرش دست به این کار زده است. بنابراین توصیه میشود اگر میتوانید گذشت کنید.
در پایان جلسه نیز قضات از شاکی خواستند تا پس از چند روز تصمیم بگیرد که گذشت خواهد کرد یا نه. تا قضات بر اساس آن حکمشان را صادر کنند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: گروه های شغلی ماه رمضان غنی سازی اورانیوم سردار حجازی دعای روز هفتم رمضان سوپرلیگ اروپا سرقت گوشی هدیه گروه های شغلی ماه رمضان غنی سازی اورانیوم سردار حجازی دعای روز هفتم رمضان سوپرلیگ اروپا تلفن همراه روز مادر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۵۷۲۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انگیزه برای قتل زن مورد علاقه با ۱۹ضربه چاقو در خیابان بالاشهر
رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
روزنامه ایران نوشت: مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.
شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد. اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود.
با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.